خانه / دسته‌بندی نشده / آینه تمام قد

آینه تمام قد

چند سال پیش یه ریس حسابداری (آقای «ط») داشتیم. ایشون خیلی آدم جالب و با ذوقی بود. خیلی زود باهاش صمیمی شدم . وقتی با هیجان از موسیقی صحبت می کردم آقای «ط» یه داستان رو هر بار به یه شکل تعریف می کرد. می گفت از بچگی یه نفر رو دیدم که تار می زنه. خیلی تحت تاثیر فرار گرفتم و منم دوست داشتم تار بزنم. تو دوره ی دبیرستان تونستم یه تار بخرم. من با هیجان می پرسیدم خوب شروع کردی؟ با افسردگی که تو چشماش دیده می شد می گفت نه. می گفتم صبر کنم تا دوره ی دبیرستانم تموم شه. بعد که دبیرستان رو تموم کرد با خودش می گفت فعلا تار رو شروع نکنم. کنکور که قبول شم راحت نوازندگی تار رو شروع می کنم. می گفت دوره ی لیسانس تموم شد گفتم باید فوق لیسانس بخونم. بازم دست به تار نزد. هر ترم می گفته این ترم که تموم شه تار رو شروع می کنم. خلاصه آقای «ط» هر بار بهونه ای داشت تا نوازندگی رو بعدا شروع کنه.

سرتون رو درد نیارم.

هر بار بهش می گفتم دوست عزیز آقای «ط» چرا تار رو دستت نمی گیری بزنی؟ می گفت فعلا اوضاع خرابه. سال بعد شروع می کنم.

من به دوستام و همکارام که می گفتن دوست دارم موسیقی کار کنم ولی فعلا وقت ندارم می گفتم:

به آقای«ط» نگاه کن اون یه آینه قدی برای شماست. آینده ی خودت رو تو ایشون ببین.

با اینکه اختلاف سنی مون زیاد بود ولی خیلی باهاش راحت بودم و تقریبا همه می دونستن که اسمش رو گذاشتم آینه ی تمام قد.

یه بار با غم و اندوه گفت بازنشسته که بشم دیگه کاری ندارم حتما می رم سراغ تار و همش صبح تا شب تمرین می کنم.

دوستان خوبم! خدمتتون بگم که آقای «ط» بازنشسته شد و تو جاده قدیم نزدیکای شهر قدس تو بازار سنگ فروشان یه زمین خرید و رفت تو کار سنگ. یه بار زنگ زد گفت چرا یه سری بهم نمی زنی؟ منم که تو فکر ساخت یه شومینه بودم گفتم خوبه می رم هم ایشون رو می بینم هم چند تا سنگ ازش می خرم.

تار
تار

تو سنگ فروشی اوضاع خیلی آروم بود. دوستم آقای «ط» چایی می خورد و با چند نفر دیگه تخته نرد بازی می کرد، یه ساز تار خیلی خوشگل به دیوار آویرون کرده بود. بلافاصله ازش پرسیدم نوازندگی رو شروع کردی؟

گفت نه!!! گفتم چرا؟ گفت: مترو باهام قرار داد بسته سنگ نماهاش رو از من بخره.

همینکه این معامله تموم شه آموزش تار رو شروع می کنم….

برای لحظه ای به یه آینه ی تمام قد نگاه کنید و همین الان موسیقی رو شروع کنید.

سید علی مهدوی

برای دیدن همه نوشته های موسیقی اینجا را کلیک کنید.

برای دیدن آثار نقاشی اینجا را کلیک کنید.

برای دیدن همه محصولات ما در دیجیکالا اینجا را کلیک کنید.

درباره‌ی سید علی مهدوی حسینی

همچنین ببینید

محسن وزیری مقدم، vaxiri moghadam

موضوع یا سوژه طراحی و نقاشی

سالها پیش در موزه هنرهای معاصر گالری ۹ آثار امپرسیونیستها را به نمایش گذاشته بودند. …

23 نظر

  1. سلام , واقعا ماجرای جالبی بود آقای مهندس مهدوی. دقیقا من و خیلی از آدمای اطرافم همین وضع رو داریم.
    تلنگر به جایی بود, ممنون

  2. خواهش می کنم.
    امیدوارم نوشته ها مورد استفاده قرار بگیره

  3. واقعا قشنگ بود

  4. داستان خیییییلیییی عالی و خفنی بود

  5. ببخشید من تو این صفحه سوآل می کنم
    شما گفتید جوونا از این مزیت برخوردارن که می تونن هیچ توجهی به نصیحتا نکنن
    این چه مزیتیه. ما همیشه باید به نصیحت بزرگترا گوش بدیم
    چون اونا دنیا دیدن

    • خوب این یه بحث مفصله ولی مقدمتا بگم:
      ما نمی تونیم تجربیاتمون رو ندیده بگیریم چون اونها رو به چشم خودمون دیدیم.
      اما جوونا که فقط با کلمات اونها رو می شنون می تونن نسبت به تجربیات ما بی تفاوت باشن و به این ترتیب راههای جدیدی رو برن.
      شاید واسه همینه که نوآوری به صورت خلاقیت (به عنوان حرکت مثبت) یا عصیان (بعنوان حرکت منفی) بیشتر به عهده ی جووناس.
      این انتظار طبیعی است که جوونا نوآوری کنن و سبکها و روشهای هنری نو بیارن باید دونست که ایمان به تجربیات ما به نوعی ما رو زمین گیر می کنه.
      متشکرم

  6. با سلام و خسته نباشید خدمت استاد گرانقدر، جناب آقای سید علی مهدوی

    واقعا داستان بسیار بسیار زیبایی بود؛ امیدوارم همه ی جوان ها از این موضوع درس بگیرن و برای کار با ارزشی مثل موسیقی امروز و فردا نکنند؛ من که از همین الآن میرم تمرینهام رو شروع کنم

    با تشکر از این داستان زیبا

    فقط دو سؤال: اگر یه آدم شبیه آقای «ط» که مدت ها دوست داشته موسیقی بزنه ولی به هر دلیل نتونسته میتونه با وجود اینکه سنش زیاد شده باز هم این کار رو انجام بده؟؟
    و اینکه برای شروع یادگیری موسیقی آدم باید چقدر در روز وقت بذاره؟

    ممنون

    • راستی از سایت فوق العاده تون نهایت تشکر رو دارم
      در یادگیری موسیقی و البته چیزهای دیگه خیلی به من کمک کرده
      سپاسگزارم استاد

    • درود بر شما
      بله آقای ط علی رغم اینکه دیر شروع کرده باید همین امروز شروع کنه . اینو من چند بار هم بهش گفتم. باید بدونید که اگر کسی یک سال دوست داشته موسیقی کار کنه ولی نمی تونسته، حالا که شروع می کنه به اندازه ی یک سال با شور و عشق آغاز می کنه و اگر کسی ۱۰ سال این علاقه رو با خودش حمل می کرده، اگه امروز شروع کنه احتمال زیاد با انرژی و شور و علاقه ی ده ساله ای شروع می کنه و خیلی بیشتر از یک جوان از کارش لذت می بره و رضایت داره.
      یه چیز دیگه هم بگم اینکه توی سیاست و حکمت و علوم یا مهارت های دیگه بسیار دیده می شه که آدمها در سن زیاد موفق می شن. اغلب رهبران سیاسی دنیا آدمهای مسنی هستن. اما توی هنر در هر سنی می شه هنرمندای خوب دید مثل باب راس (صرف نظر از کارش که خوبه یا نه، چون واقعا شیفته ی کارش بود). باب راس نقاشی رو دو سال بعد از بازنشستگی ش شروع کرد، و می بینیم که با چه شور و علاقه ای کار می کنه.

    • برای پاسخ به سوآل دوم که نو آموز چقدر باید وقت بذاره باید گفت، هر هنر تشکیل شده از یه مهارت و یه خلاقیت یا احساس. برای مهارت باید وقت گذاشت. شاید برای یک نوآموز روزی یک ساعت کافی باشه ولی وقتی دستاش شکل درست گرفت می شه خیلی کمتر کار کنه.
      بارها گفتم و باز هم می گم مهارت در نوازندگی صرف نظر از استاد، روش تدریس، کتاب و نت و غیره چیزی که خیلی موثره تمرینه.
      من سه شاگرد داشتم که همیشه از پیشرفتشون تعجب می کردم. یکی یه فروشنده ی سی دی بود که می گفت تمام مدتی که تو مغازه بود ساز دستش بود. دیگری یه دکتر بود که هم تو مطب هم تو بیمارستان ساز رو با خودش می برد و تمام وقتای خالیش رو ساز می زد. دیگری یه خانم خانه دار بود که می گفت تمام روز ساز دستشه و پیشرفتش خیلی افسانه ای بود.

  7. راستی از سایت فوق العاده تون نهایت تشکر رو دارم
    در یادگیری موسیقی و البته چیزهای دیگه خیلی به من کمک کرده
    سپاسگزارم استاد

  8. خدایش من یه خواهر دارم همین اوضاع رو داره
    ای کاش اینو می خوند و زودتر سنتور رو شروع می کرد.

    • آره علی رضای جان
      بسیاری از دوستان من هم همین مشکل رو دارن، نه تو زمینه ی موسیقی بلکه نقاشی و سفالگری و چیزای دیگه

  9. خیلی عالی
    کاملا واقیه

  10. خیلییی جالب بود. حق با شماست. الان وقتشه. خوشحالم رفتم سراغ پیانو و آیینه تمام قد نشدم!!

  11. بی شباهت به داستان موسیقی آموختن خود من هم نبست! من شروع کردم ولی از جایی که طبیعت کار و زندگی ام نظم قبل برنامه ریزی نداشت و کارم اغلب توام با سفرهای دور و غیر منظم بود همیشه دنباله کار رها میشد و رشته ها پنبه! یه مشکل دیگه هم تاری بود که از قضا پدرم که خودش نوازنده ویولن هم بود گرفته بود . با وجودی که ساخت زیبایی داشت بسیار بد صدا بود و این وعده که صداش با تعویض پوست و خرک درست میشه هرگز با وجود تلاش مکرر درست نشد! البته من در حد نواختن یکی دو تا تصنیف مثل مرغ سحر و .. یا چهارمضراب صبا و ترانه رو گوشی و نه اصولی میزدم ولی هرگز نشد منظم و اصولی نوازندگی یاد بگیرم . تار رو هم دارم گاهی که خیلی تحت تاثیر یک قطعه قرار میگیرم ورش میدارم و تا وقتی خودم دیگران رو از صدای تا حدی غیر گوش نوازش خسته نکردم ادامه میدم. به نظرم موسیقی چیزی نیست که کسی به خوش تکلیف کنه ولی اگر عشقش هست نباید از خود دریغش کرد تو هر فرصتی که دست میده.

    جا داره از سایت قشنگ و بخصوص کلیپ های آموزشی که استاد مهدوی با اون بیان روان و روشن و بی ریا روی گروه تلگرام و اینجا گذاشتن هم سپاسگزاری کنم.

  12. تلنگری جانانه بود. متشکرم از یادآوری تون.
    این دغدغه تون برای موسیقی قابل احترام هست.
    تبریک.

  13. سلام آقای مهدوی عزیز
    رفتن به سراغ موسیقی یعنی نزدیک شدن به طبیعت و انسانیت .
    برای اینکه انسان در هنر موسیقی موفق شود باید در ابتدای کار روح و زمینه لازم برای این هنر رو در خودش پرورش دهد وطینت خودش رو هر لحظه صیقل دهد .
    آینه ات دانی چرا غماض نیست
    زانکه زنگار از رخش ممتاز نیست
    مولانا

  14. البرز اسماعیل پور

    این گفتگو با آقای ط حقیقتا شرح حال خیلی ازماهاست که همیشه اقدامات وبرنامه هامونو به آینده ارجاع میدیم.درج این مقوله توسط جنابعالی تحرکی درما بوجود میاره که کار امروز را به فردا نسپاریم.لذت بردم از این متن

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کاربران عزیز، با توجه به اشکال پیش آمده در درگاه پرداخت، شما فقط می توانید محصولات مجانی را دریافت کنید. برای دریافت بقیه محصولات با آی دی alimahdavy در تمامی پیامرسانها درخواست خود را ارائه دهید. رد کردن