بیداری خلاقیت خفته با خط خطی کردن
در دروس طراحی می گوییم، خط خطی کنید و دنبال هیچ شکلی نباشید، و حتی می گوییم بدون هدف خط بکشید. این خط خطی را بعنوان تمرین موثر و دست گرمی برای هر روز پیشنهاد می دهیم.
شکی نیست که ماهرترین ورزشکاران نیز قبل از اینکه وارد میدان شوند، به نرمش نیاز دارند. این تمرینها علاوه بر تمرین دست، تمرین عظلات و هماهنگی اعصاب، کاری مهمتر و حیاتی برای هنرمند نیز انجام می دهد. (اغلب می گوییم دنبال تصویری آشنا در میان انبوه خطهای بی نظم بگردید و آنچه را می یابید پررنگ کنید، و هر بار نوآموز از یافته خود تعجب می کند).
هنر از دو بخش مهارت و خلاقیت درست شده است. در بعضی مهارتها خلاقیت نقش کمتری دارد، کارهایی مانند قالی بافی. در این کارها مهارت همه چیز است. در طیف وسیع هنر آمیزش خلاقیت و مهارت، آثار هنری را خلق می کنندو در عرفان خلاقیت خالص هست، خلاقیت بدون مهارت: بینش و ادراک عرفانی هیچ اثری از خود به جا نمی گذارد.
فکر همواره از حافظه کمک می گیرد و پرونده ها را بررسی می کند. فکر می تواند در کارهای تکراری ماهر شود. (کار نیکو کردن از پر کردن است.)
بخش مهارت در هنر از مهارتهای فکر است. اما خلاقیت در فکر نیست. بارها از دانشمندان، مخترعین و هنرمندان پرسیده اند در لحظه کشف و خلاقیت به چه و چکونه می اندیشیده اید؟
پاسخ همواره یک چیز بوده است: نمی دانم
نمی دانند چون در لحظه خلاقیت فکر غایب می شود. کار فکر شناختن، بیان، پیش بینی و ترتیب رخدادها، نامگذاری و تلنبار کردن داده ها در حافظه است. اینها هیچکدام خلاقیت نیست، سرهم کردن و تکرار محتویات حافظه است. پاسخ نمی دانم آفرینندگان از آنجاست که وقتی فکر باشد، خلاقیت نیست و برعکس یعنی خلاقیت در غیاب فکر می آید: هنر نوسان بین ایندو است.
فکر نمی تواند توضیح دهد در لحظه کشف و شهود چه بر سر او آمده است: عقل در فهمش چو خر در گل بماند. (مولانا).
از آنجایی که فکر نمی تواند نامی بر این پدیده بی نام بگذارد، هر کس آنرا دیده به با یک خلاقیت هنری نامی بر آن نهاده است.
هر چه گویم عشق را شرح و بیان
چون به عشق آیم خجل گردم از آن
گرچه تفسیر زبان روشنگر است
لیک عشق بی زبان روشنتر است
خود قلم اندر نوشتن می شتافت
چون به عشق آمد قلم بر خود شکافت.
مولانا آن بی نام را عشق نامیده است.
اکهارت توله در اواخر کتاب نیروی حال آنرا ذات غیر متجلی هستی می نامد. اصل ذات هستی که شکل ندارد و دیده و درک نمی شود.
سهراب سپهری در مجموعه باشکوه حجم سبز در شعر ندای آغاز که به کفشهایم کو معروف شده می گوید: رو به آن وسعت بی واژه که همواره مرا می خواند.
وسعتی آرام که واژه در آن راه ندارد…
شیخ محمود شبستری در گلشن راز می گوید:
چه می گویم که هست این نکته باریک
شب روشن میان روز تاریک
نامی است بسیار زیبا و اسرار آمیز.
محمد جعفر مصفا هیچ نامی بر آن نمی نهد، هیچ آنرا شرح نمی دهد فقط از ناچاریهای وضعیت تفکر می گوید….
هر تلاشی برای بیداری خلاقیت و خاموشی فکر منجر به فعال تر شدن فکر و تسلط بیشتر آن می شود…
آیا راه دیگری نیست؟
فکر با مهارتهای خود در گذران زندگی مادی به ما کمک می کند. این موهبت درجای خود عالی کار می کند اما دخالت آن در اموری که مربوط به فکر نیست یک نتیجه دارد: رنج و رنج روزافزون
جمله خلقان سخره اندیشه اند
زان سبب خسته دل و غم پیشه اند
مولانا
ذهن که همواره کار می کند (حتی در خواب و استراحت) و می خواهد بر همه چیز مسلط باشد، در لحظاتی که از وقایع سر در نمی آورد و حیرت زده می شود، کنار می رود: خلاقیت نمایان می شود.
مادری چاق از اقوام ما دید پسر کوچکش داخل استخر خانه افتاده، او که شنا بلد نبود، بدون حساب و فکر به آب می پردو با شگفتی تعریف می کند اگر دوباره مرا داخل آن استخر بیاندازند محال است بتوانم زنده بیرون بیایم. ولی در آن لحظه بچه را با یک دست بغل کردم و به کمک دست دیگر از لبه استخر بیرون پریدم…
اگر فکر آن زن فرصت می یافت قبل از پریدن می پرسید: چگونه بیرون بیایم، شاید خودم هم غرق شوم، مگر می توانم از استخر…
وقتی بی هدف خط خطی می کنیم شکلی پدیدار نمی شود و خوراکی عاید فکر نمی گردد. فکر از خط خطی بی شکل سر در نمی آورد در نتیجه آرام می گیرد. هماندم خلاقیت پا به میان می گذارد.
بیاد بیاوریم که چگونه روی برف، شیشه بخار گرفته، بدنه ماشینهای خاک و گل اندود کاغذهای باطله روزنامه خط می کشیدیم: بدون چشمداشت بدون ترس از قضاوت در کمال آزادی… فقط آزادی بود و انبساط غیر قابل وصف…
به همین دلیل است که بارها در درسهای طراحی می گوییم: طراحی برای کودکان خلاقیت، برای جوانان خودشناسی یا کشف درون و برای سالمندان آرامش به ارمغان می آورد.
خط خطی های بدون چشم داشت و بدون ترس از قضاوت
پس قلم خود را روی کاغذ بگذارید و بدون هیچ استنباطی خط بکشید: خلاقیت، کار خودش را خواهد کرد.
متاسفانه محمد جعفر مصفا که در این نوشته نام ایشان برده شده، هفته پیش در گذشت خدا رحمتشون کنه.